آموزش نوزاد
آموزش نوزاد
11 دی 1401
59 بازدید

آموزش نوزاد به معنای لغوی Education نه تنها کار درستی نیست بلکه امکان پذیر هم نیست. چرا؟ نوزاد طبق تئوری رشد شناختی ژان پیاژه ، تا 2 سالگی دوره حسی را می گذراند. یعنی از طریق حواس پنجگانه دنیای اطراف را می شناسد، درک می کند و با آن ارتباط برقرار می کند. آموزش به معنای حقیقی او را از تجربه آزاد دور کرده و در آینده اجتماعی اش تاثیر نامطلوب می گذارد. اما می توان از طریق غیرمستقیم، مثل بازی و کتاب خواندن آموزش نوزاد را از روز نخست تولد آغاز کرد. به عنوان مثال، یکی از مهمترین مهارت های نوزاد تازه متولد شده، بالا آوردن سر است. برای این مهارت نوزاد نیاز به آموزش دارد اما بدون فشار و آزار دادن او. پس در تمریناتی به مادران و پدران راهکارهایی ارائه شده که از طریق آن نوزاد را مجاب کنند سرش را بالا بیاورد. مثلاً پیشنهاد شده نوزاد را روی تخت خود و یا کاناپه، بر روی شکم بخوابانید و خود روی زمین مقابل او بنشینید. به این ترتیب هر بار سرش را بالا بیاورد چهره خندان والدین را در فاصله کانونی 20 سانتی متری می بیند و همین امر تشویقش می کند که مجدد سرش را بالا بیاورد. همچنین در مثال دیگر، نوزاد چهارماهه که حالا از قان قون کردن لذت می برد، آماده آموزش زبان است. پس با کتاب خواندن مداوم، شعر خواندن و صحبت کردن به شکل برقراری یک مکالمه دوطرفه به او امکان دهید تا اولاً لغات و کلام را از شما بشنود، ثانیاً با شجاعت قان قون کند تا پاسخ شما را بدهد. مجموع بازی ها، شعر خواندن ها، در پارک گشتن ها، کتاب خواندن ها همان آموزش نوزاد از طریق غیرمسیقیم است.

آموزش حرف زدن به نوزاد

سلام من نخودچی، نوزاد تازه متولد شده با شما صحبت می کنم . امروز از یک آموزش دوست داشتنی برای خودم می خواهم برای شما حرف بزنم و آن هم "آموزش حرف زدن به نوزاد " است . آموزش حرف زدن به نوزاد، اصلاً مسئله ای پیچیده و سختی نیست. خیالتان راحت باشد . من در اینجا راهکارهایی که به زود حرف زدن ما نوزادان کمک می کند را معرفی می کنم . خودتان می دانید که حرف زدن نوزاد و یا حرف زدن کودک یک شبِ اتفاق نمی افتد. ما نوزادن عاشق حرف زدن و صحبت کردن هستیم ، بخصوص اگر با ما شما بزرگترها صحبت کنید پس با صدایی گرم و پر محبت با ما نوزادان حرف بزنید. "آموزش حرف زدن به نوازد" به شما مادر یا پدر عزیز کمک می کند تا با روش هایی از پیش امتحان شده و اطلاعات بیشتر با نوزادتان صحبت کنید. همه می دانیم ما نوزادان حرف زدن را از طریق تقلید صدا ها و کلماتی که می شنویم، یاد می گیریم. پس همراه من باشید تا براتون بیشتر در مورد "آموزش حرف زدن به نوزاد " بگویم . یکی از راه های مهم و کارآمد آموزش حرف زدن به نوزاد، صحبت کردن در فاصله حدودی 20 سانتی با نوزاد است. نوزاد تازه متولد شده خود را از جایش بلند کنید و در فاصله حدودی 20 سانتی متر، روبروی خود بگیرید. حالا آرام و شمرده و با لبخند با او صحبت کنید. نامش را بگویید. خودتان را معرفی کنید. درباره اتفاقات روز صحبت کنید و شعر بخوانید.

راهکار بعدی کتاب خواندن است. شاید بگویید مگر برای نوزاد هم کتاب می خوانند؟ بله. در تحقیقات انجام شده در نظام بهداشت و درمان امریکا و انگلستان (CDC & NHS) به این نتایجه رسیده اند که نوزادانی که از روز نخست برایشان کتاب می خوانند، بهتر صحبت می کنند و همچنین در دروسی مثل ادبیات در مدرسه موفق تر هستند. پس کتاب نوزاد را بردارید. نوزاد را به گونه ای که صفحه کتاب را ببیند بقل کنید و با صدای بلند (البته نه آزاردهنده) و شمرده برایش کتاب بخوانید.

 

آموزش زبان به نوزاد

من برای شما 8 روش "آموزش زبان به نوزاد" را لیست کرده ام . اینها از تجربه های خود من است که در برخورد با مامان و بابا و خاله و عمه و مادربزرگم یاد گرفتم و پیشنهاد می کنم سعی کنید به شکل سرگرم کننده و لذت بخش آنها را برای نوزادتان اجرا کنید.

اول از همه مانند مامان گلم نوزاد خودتان را به صدا سازی تشویق کنید:

چه گونه؟! الان برایتان می گویم .باید مانند مادرجان من نوزادتان را تشویق کنید تا قان قون کند. چه جوری ؟ آهان نوزاد را مقابلتان بنشانید یا او را طوری بنشانید که صورتش مقابل صورت شما باشد. من پیشنهاد می کنم او را در آغوش بگیرید چون ما نوزادان عاشق آغوش مادر هستیم و شروع کنید به صحبت کردن با نوزاد. در صورتیکه ان زنجیره آوایی و یا چیزی شبیه به آن زنجیره آوایی را تولید کرد او را تشویق کنید . من کلی تشویق شدم. در مرحله ی دوم بابا جان آمدند تا از طریق ارائه بازخوردهای مناسب به زود حرف زدن من کمک کردند. جونم برایتان بگوید پدرجان با حفظ تماس چشمی در زمانهایی که آوا سازی یا صدا سازی می کنند، از صداسازی های من تقلید می کرد. خیلی جذاب بود. چون یک کسی مثل خودم صدا درمی آورد و با من حرف می زد. یک کار جالب پدرجان استفاده از آهنگ کلامی بود که گفتار من نوزاد را تقویت کرد. مثلا یک آهنگ را در ذهنش می آورد و کل آهنگ را با یک آوا مثل "آ" می خواند.

مرحله سوم را اجازه بدهید به شکل خاطره آن دفعه ای که مادربزرگ هم پیشم بود و با هم انجامش دادیم، برایتان تعریف کنم . مادربزرگ خنده ها و حالات چهره من نوزاد را تقلید می کرد. در مقابلم می نشست و سعی می کردند هر کاری که من می کنم را تقلید کنند. مادربزرگ حواسش بود اگر من نوزاد می خندم سریع بخندند. خیلی خیلی به من خوش گذشت.

مرحله چهارم برایم پر از خاطره است چون عمه خانم یعنی خواهر بزرگ پدرجانم اصرار داشتند این مرحله که به نوزادتان یاد می دهید تا از زبان اشاره برای ارتباط بهتر استفاده کند، را خودش به من یاد بدهد و عقیده دارند همیشه هر وقت من این حرکت را انجام بدهم همه یاد ایشون می افتند. مثلاً وقتی غذای توی بشقابم تمام می شد اما هنوز می خواستم، نوک انگاشتان هر دست را جمع کرده و دستها را به هم وصل می کرد و همزمان می گفت: بازم؟ بازم می خوای؟ کم کم یاد گرفتم این حرکت یعنی باز هم بهم آب یا غذا بدهند. این باعث شد راحت تر با دنیای بیرون ارتباط داشته کمتر جیغ بزنم یا گریه کنم.اگر یادتان باشد برای شما گفتم حرف زدن ما نوزادها از طریق تقلید صداهایی که می شنویم شکل می گیرد. پس به گفته ی عمه خانم یادگیری مهارت تقلید کردن یک مهارت ضروری برای آموزش حرف زدن به نوزاد می باشد.

خاله کوچیکه یعنی همان خواهر کوچکتر مامان جان برای اینکه از قافله ی آموزش زبان به نوزاد عقب نماند آمدند تا در مرحله ی پنجم که صحبت در موقعیت های مختلف با نوزاد است، سکان دار باشند. من و خاله جان یک روز با هم بودیم. خاله جان در موقعیت های مختلف مثلاً حمام کردن و لباس پوشاندن، شیر خوردنو... باهام با صحبت می کرد و به مامانم می گفت : خیلی خوبه موقع غذا دادن با کودک حرف بزنید.یه نکته ی جالب این که خاله کوچیکه در مورد کارهایی که می خواست بعداً انجام بدهد یا کارهای انجام شده، با من صحبت می کرد و می گفت محیط کودک باید غنی از واژگان باشد.

دایی سیبیلو دایی من در حین حرف زدن از ژست های مختلفی استفاده می کند. مثلا هنگام خداحافظی در حالی که می گویید بای بای دستانش را نیز به نشانه خداحافظی تکان تکان می دهد یا وقتی بدنبال شی ای می گردد و آن را ندیده و پیدا نمی کند علاوه برگفتن کجاست؟ با دستان نیز ژست مربوطه را نشان دهید.اینجوری می خواهد پله ی ششم را به ما نشان بدهد ولی من می دانم نوزادان در راه کسب بیان واژگان، از ژست های هدفمندی برای بیان خواسته هایشان استفاده می کنند. در اینجا و در ابتدای راه این ژست ها و حرکات بدن وسیله ای برای برقراری ارتباط با اطرافیان هستند.( شبیه بای بای کردن ). اغلب این ژست ها و حرکات تقریباً در سن ۱۲ ماهگی دیده می شوند. زمانی که کودکان تقلید حرکات را یاد می گیرند. باباحاجی من، پدربزرگ پدرم، در روستا زندگی می کند و در محله ی خودشان با صدای حیوانات آشناست. ایشان از صداهای حیوانات برای ساخت ارتباط بین یک صدای مشخص با یک معنی خاص به نوزادان استفاده می کنند. یادم رفت بریتان بگویم باباحاجی پزشک هستند و در روستا مطب دارند باباحاجی به بابام گفتند : در مقابل کودک یا نوزادتان بنشیند و قبل از نشان دادن تصویر گاو ، صدایش را به شکل هجای گفتاری به او آموزش دهید و پس از آنکه نوزادتان صدای مورد نظر را شنید تصویر را به او نشان دهید. به همین شکل می توانید صدای ماشین بـــیپ بیـــــپ و دیگر صداهای محیطی را آموزش دهید. اما بهترین راه این است که شهر را رها کنید و بیاید روستا پیش من زندگی کنید و سالم تر و بدون دود بمانید. پدرجان در تایید حرف ها باباحاجی سر تکان می دهند اما فکر نمی کنم اداره را رها کنند و بروند مرغ و گوسفند پرورش بدهند .

در مرحله ی هشتم، مامان خانم که تا الان سکوت کرده بودند به زبان آمدند که ما هيچ وقت از شيوهاي كه فرزندمان كلمه ها را ادا مي كند، ايراد نمی گيريم و جزو اون خانواده ها نیستیم که والدین نسبت به خطاهای گفتاری نوزادشان بسیار حساس هستند و دائما از شیوه حرف زدن نوزادشان ایراد می گیرند. می دانیم این ایرادها نه تنها کمکی به زود حرف زدن کودک نمی کند بلکه سبب کاهش اعتماد بنفس او و در نتیجه کاهش تلاش برای حرف زدنش می شود. خوب است بدانیم که تلفظ اشتباه واژگان تا چهار سالگی، نگران کننده نیست. وقتی کودکتان کلمه ای را به اشتباه تلفظ می کند، سعی می کنیم همان كلمه يا همان جمله را به شيوه درست براي او تكرار كنيم. /p>

 

آب دادن به نوزاد

یکی از بحث های بین مامان و بابای من آب دادان به نوزاد است و چون اطلاعی نداشتند به پیشنهاد مامان رفتیم طبقه ی بالا منزل خانم دکتر تا در مورد این موضوع سوال کنیم. خانم دکتر با روی گشاده آمدند و ما را به داخل منزلشان دعوت کردند.

بزرگترها چای نوشیدند و بعد خانم دکتر یک سری برگه ی رنگی خوشگل داد به مامان و بابا بعد گفت: آب برای زندگانی حیاتی است و فقط بزرگسالان نیستند که احساس تشنگی می کنند. اما آیا نوزادان هم باید آب بنوشند؟ از چند ماهگی به نوزاد آب بدهیم ؟

به طور کلی بهتر است برای آب دادن به نوزاد تا 6 ماهگی و یا حداقل زمانی که نوزاد شروع به خوردن غذاهای جامد کند، صبر کنید. چون شیر مادر به عنوان تنها تغذیه نوزاد تا 6 ماهگی تمام نیاز او به آب را برطرف می کند.واقعاً راست می گویند خیلی لذت بخش است . ببخشید بین حرف های خانم دکتر حرف زدم . با این وجود در صورت گرمای زیاد هوا و یا تب دار بودن نوزاد که منجر به کاهش اشتهای او شود می توانید با پزشک نوزاد مشورت کنید تا در صورت کافی نبودن آب بدن فرزندتان درمان لازم را آغاز کند. بابا از طریقه آب دادن به نخودچی پرسید و خانم دکتر گفتند "

نوزاد نسبت به محتویات آبی که می نوشد حساس است، بنابراین نباید به طور مستقیم از آب لوله کشی به فرزندتان آب بدهید. زیرا مواد معدنی مانند کلسیم و منیزیم، سدیم و پتاسیم می توانند باعث بروز مشکلاتی در سلامتی نوزاد شود. لازم به ذکر است که در صورت احتمال آلودگی آب به میکروب، بزرگسالان و کودکان بزرگتر قادر به مبارزه با آن خواهند بود در صورتی که سیستم ایمنی نوزاد نابالغ بوده و هنوزآماده این کار نیست.

به منظور از بین بردن میکروب های مضر و آماده سازی آب برای مصرف، آن را به مدت یک دقیقه بجوشانید تا خطری برای سلامتی نوزاد نداشته باشد. هم چنین باید تا چهار ماهگی برای تهیه شیر خشک نوزاد از آب جوشیده استفاده کرد. دستور العمل تهیه شیر خشک را با دقت دنبال کنید، چون کم یا زیاد بودن آب می تواند باعث به خطر افتادن سلامتی نوزاد شود. آب چشمه و حتی آب های تصفیه شده داخل بطری هم باید جوشانده شوند.

آب جوشیده را می توان در مقادیر کم و در یک ظرف استریل درب دار نگهداری کرد. آب جوشیده به مدت دو تا سه روز در یخچال و 24 ساعت در دمای محیط قابل نگهداری است. جوشاندن آب، باعث حذف مواد شیمیایی و یا معدنی آب نخواهد شد.

نه آب تصفیه شده و نه آب مقطر (آب خالص) به دلیل نداشتن املاح معدنی برای استفاده نوزاد توصیه نمی شوند. این نوع آب ها می توانند اثرات نامطلوبی بر سلامت نوزاد داشته باشند.

به دلیل بروز پوسیدگی دندان هرگز از آب قند استفاده نکنید. کودک به نوشیدن این آب عادت می کند و تغییر ذائقه او کار دشواری خواهد بود.

مامان پرسید خانم دکترجان مقدار مجاز آب دادن به نوزادمان چقدر است؟ خانم دکتر لبخندی زدند گفتند چه میزان؟ باید بگم پس از شش ماهگی به طور منظم به او آب بدهید، زیرا آب نسبت به آب میوه، حتی آب میوه طبیعی که حاوی مقادیر بالایی از قند و کالری است، بسیار بهتر و مفید تر است. نگران نباشید آب جلوی احساس گرسنگی را نمی گیرد، فقط تشنگی را برطرف می کند! نوزاد به ازای هر کیلوگرم از وزنش به حدود یکصد میلی لیتر ( معادل یک سوم فنجان) آب نیاز دارد. اگر نوزاد شما بعد از یک سالگی، هنوز هم شب ها از خواب بیدار می شود، سعی کنید به جای شیر بیشتر به او آب بدهید. زیرا احتمالاً بیشتر تشنه است تا گرسنه! وقتی نوزادتان کمی بزرگتر شد برای آب دادن به نوزاد می توانید یک شیشه حاوی آب بدون قند در اختیارش بگذارید تا خودش در مواقع تشنگی بدون بیدار کردن شما از آن بنوشد. طبیعتاً در هنگام تب و یا در صورت گرمای شدید نوزاد به آب بیشتری نیاز خواهد داشت.

 

آموزش کودک

طبق تحقیقات انجام شده در دانشگاه آکسفورد و طبق نظر A.L. Morton ، آموزش کودک مهمترین بخش زندگی اوست چرا که هیچ تغییری در نوجوانی ناگهانی بروز نمی کند و اگر علایق، نقاط قوت و ضعف نوجوان بررسی شود، ریشه آن به کودکی بر می گردد. او معتقد است اگر کودک در سالهای نخست زندگی، در فضای امن و پر از عشق و توجه، خصوصاً از طرف والدین، بزرگ شود، قدر خواهد بود در پیش از دبستان، با حس امنیت وارد مدرسه شده و در نوجوانی آماده تجربه های جدید و پذیرش ریسک باشد. طبق این نظریه در سال سوم تولد، کودک آماده است تا از فضای امن خانه جدا شده و وارد آموزش سیستماتیک شود. اما آموزش کودک در سه سال اول می بایست به طور غیر مستقیم و از طریق بازی و تجربه های متفاوت حسی باشد. همچنین دی طی این سه سال، تشویق و حمایت کودک، اعتماد به نفس او را بالا برده و او را آماده پذیرش تکالیف جدید می کند. در طی این سه سال، هدف ایده آل مداری نیست. به این معنی که اگر از کودک انتظار می رود بلوزش را خودش بپوشد، حتی اگر فقط یقه و یک آستین را پوشید و برای کمک نزد والدین آمد، نباید مورد شماتت قرار بگیرد. بلکه در همین جا باید برای آنچه انجام داده تشویق شود. آموزش کودک به طور سیستماتیک در مدارس نیز در سالهای نخست، تا کلاس پنجم، می بایست با بازی، موسیقی و حتی نمایش باشد. تجربه عینی برای این سن لازم و ضروری است. به این معنا که اگر آزمایش کاشت لوبیا قرار است آموزش داده شود، عکس کتاب و گفتار معلم کافی نیست. این پروسه باید با صبر و به طور عینی آزمایش شود. همچنین دروسی که مفاهیم انتزاعی مثل اخلاقیات را آموزش می دهند باید بر پایه نمایش، قصه و حتی کارتون باشند. کارگروهی و مهم بودن در گروه مسئله دیگری است که باید در آموزش کودک مورد توجه باشد. چه در منزل و چه در مدرسه، همکاری و دادن مسئولیت به بچه ها بیسار حائز اهمیت است. البته مسئولیت باید مناسب باسن آنها باشد. به عنوان مثال، برای کودک 18 ماهه بسیار مفید است که بعد از بازی از او خواسته شود که اسباب بازی ها را در سبد مخصوص بیاندازد. برای کودک 3 ساله می توان مسئولیتی مثل جمعه کردن وسایل از کف اتاقش یا حتی دستمال کشیدن روی میزش را در نظر گرفت. در مدارس چین و ژاپن، در هنگام ناهار، گروهی از بچه ها مسئول جمع کردن کتب از روی میزها، گروهی مسئول نظارت بر دست شستن بچه های دیگر، گروهی مسئول آوردن غذا از آشپزخانه، گروهی مسئول تمیز کردن میزها بعد از غذاو...می باشند. پس به جای تنبل کردن کودکان با مسئولیت دادن به آنها، آموزش کودک را به درستی انجام دهید.

رای خود را برای این مطلب ثبت کنید
0 رای (0)

لطفا نظر خود را درباره این مطلب بنویسید
      مشاهده نظرات

      نظرات دیگران